تروریسم و نظریه برخورد تمدن ها

ساخت وبلاگ

تروریسم و نظریه برخورد تمدن ها

نظریه برخورد تمدن ها برای نخستین بار در سال 1993 م توسط ساموئل هانتینگتون در مقاله ای با عنوان برخورد تمدن ها؟ در مجله فارین افیرز منتشر شد. در این نظریه هانتینگتون استدلال کرده است که منبع اصلی درگیری در جهان بعد از جنگ سرد، از ایدئولوژی و اقتصاد به  برخورد فرهنگی و تمدنی تغییر جهت داده است و درگیری بین گروههای تمدنی مختلف، شدیدتر و خشن تر از درگیرهای درون تمدنی است(Huntington, 1993: 48). وی هفت یا هشت تمدن اصلی را در دنیا شناسایی کرد و اظهار داشت که مهمترین درگیری های آینده در خطوط گسل جدا کننده تمدن ها از یکدیگر رخ خواهد داد (Huntington, 1993: 25). بیشتر شهرت این مقاله یا بدنامی آن به این دلیل است که هانتینگتون ارتباطی بین تمدن اسلامی و خشونت نشان می دهد. وی عنوان می کند که در اوراسیا خطوط گسل تاریخی بزرگ بار دیگر در بین تمدن ها شعله ور شده است. این امر به خصوص در امتداد مرزهای هلالی شکل بلوک اسلامی از برآمدگی آفریقا تا آسیای مرکزی صادق است. همچنین خشونت بین مسلمانان از یک طرف و صربهای ارتدوکس در بالکان، یهودی ها در اسرائیل، هندوها در هند، بودایی ها در برمه (میانمار) و کاتولیک ها در فلیپین رخ می دهد و در پایان نتیجه می گیرد اسلام دارای مرزهای خون آلودی است(Ibid).  

9 تمدن اصلی در نطریه هانتینگتون

نظریه برخورد تمدن ها برای توجیه بسیاری از خشونت های سیاسی در مقیاس بین المللی مورد استفاده قرار گرفت. اما بعد از حمله تروریستی 11 سپتامبر به طور گسترده ای چهارچوبی برای تبیین و توضیح تروریسم بین المللی مورد استفاده قرار گرفت. چیزی که اهمیت دارد این مطلب است که بعد از حمله 11 سپتامبر بسیاری از مفاهیم و تعاریف هانتینگتون مانند توصیف مرزهای خون آلود اسلام جایگاه جدیدی کسب کردند (Dunn, 2007: 2). بنابراین حمله تروریستی 11 سپتامبر به عنوان مظهر برخورد تمدن ها محسوب گردید (Naugle, 2002: 1) علاوه بر این حملات دیگر تروریستی مانند بمب گذاری در بالی، مادرید و لندن توسط بسیاری به عنوان شاهدی قابل توجه برای تائید پارادایم هانتینگتون تفسیر شد. خود هانتینگتون نیز در برخورد میان تمدن ها صراحتاً به تروریسم اشاره می کند. در تحلیلی از نظریه برخورد تمدن در مبحث تروریسم سه نتیجه گیری مهم گرفته می شود. نخست انتظار می رود تروریسم و حملات تروریستی بیشتر از تمدن های غیر غربی بر علیه غرب انجام شود. دوم آنکه تروریسم بیشتر از تمدن اسلامی بر علیه تمدن های غیر اسلامی ناشی می شود و در نهایت تروریسم اسلامی بیشتر بر علیه اهداف غرب عمل می کند(Neumayer and Plumper, 2009: 712). در مجموع سیاستمداران و افرادی که از این نظریه برای تبیین شکل گیری و گسترش تروریسم استفاده می کنند اختلافات فرهنگی و تمدنی عمیق و افزایش خودآگاهی تمدنی را دلیل عمده شکل گیری پدیده تروریسم می دانند و بر این اساس تمدن اسلامی را متهم به سازماندهی و انجام حملات تروریستی بر علیه سایر تمدن ها مخصوصا تمدن غربی می کنند.

 

                                                                            

وبلاگ تخصصی جغرافیای سیاسی ...
ما را در سایت وبلاگ تخصصی جغرافیای سیاسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9moderngeopoliticalf بازدید : 231 تاريخ : سه شنبه 2 آذر 1395 ساعت: 6:34